حین عاشق شدن چه شور انگیز
می شود پر تپش دل از هر چیز
از پس ِ انقلاب ِ تابستان
می رسد اعتدال با پاییز!
انقلاب اولش پر از گرمی ست
عاقبت جانش از عطش لبریز
خون ِ رگ برگ هم به جوش آید
پس زند از رخش دگر پرهیز
سر کشد اعتراض و شورش ها
خشم آوندها جنون آمیز
باد شلاق دست میگیرد
میکند دار مرگ را آویز
اعتدالی که قاتلی در باغ
هر چه خواهی ز ما بکش خونریز
عمر ِ تو بر شکوفه ها سوگند
تا ابد نیست،بگذرد این نیز
پس زمستان بسان ِ باقر خان
میکند انقلاب در تبریز
بر سر گل دوباره شبنم ها
زنده تر در بهار ِ رستاخیز
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 02 اسفند 1400 15:55
سلام ودرود
زهرا آهن 02 اسفند 1400 18:56
درود بر شما
پایدار باشید