نقال ها که نغمهی تر دارند
از شرح پشت پرده حذر دارند
.
تهمینه های شعر پر از سوگم
سرخاب خون و داغ پسر دارند
.
در ارث پر غرور پدرسالار
سهمی به جز سکوت مگر دارند؟
.
چون اشک بر مزار جوان مرگان
از حرص خاک تشنه خبر دارند
.
این سرمه نیست! دودهی انکار است
تا بهت چشم غم زده بر دارند
.
جز رنج حمل و زایش شیری نر
انگشت صد هزار هنر دارند
.
تا نظم سرزمین پریشانی
آن ها شبانه شانه به سر دارند
.
حتی در اوج ساعت بی ماهی
دریایی از نشان سحر دارند
.
اهل خلیج زنده ی ایران اند
در قلب شان خروش خزر دارند
.
توصیف مادرانهی خورشیدند
بر کیمیای خاک نظر دارند
.
با زخم جان گداز جگرسوزی
بر هر چه تیر سینه سپر دارند
.
چون پرسیاوشان همه جا رویید
بنیان ظلم زیر و زبر دارند
.
آن شاخه ها که غنچه به آغوش اند
قطعا برای تیشه خطر دارند...
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 17 اردیبهشت 1402 12:42
.مانا باشید و شاعر
زهرا آهن 18 اردیبهشت 1402 17:10
درود بر شما
قاسم لبیکی 17 اردیبهشت 1402 21:01
احسنت بانو محترم ادیب گرامی
از دامن پاک زن به معراج شدند
در تربیتش به سان حلاج شدند
غزلی زیبا با مفهومی زیباتر را شاهد بودم
پایدار باشید
زهرا آهن 18 اردیبهشت 1402 17:11
درود بر شما جناب لبیکی بزرگوار
سپاس از هموندی دیدگاه ارجمندتان با این صفحه
پایدار باشید
علی معصومی 17 اردیبهشت 1402 23:30
زهرا آهن 18 اردیبهشت 1402 17:12
درود بر شما استاد معصومی بزرگوار
موسی شریفی 20 اردیبهشت 1402 16:42
شعر قوی سرودید بانو
آفرین بهتون
زهرا آهن 20 اردیبهشت 1402 23:56
درود بر شما جناب شریفی
سپاس بر این بضاعت مزجات به دیدهی مهر مینگرید...
تندرست و بهروز باشید
محمود فتحی 22 دی 1402 04:30
سلام درود مجدد بانو آهن گرامی احسنت