3 Stars

بریده گیس

ارسال شده در تاریخ : 03 اسفند 1400 | شماره ثبت : H9420008

بغضی گسم که شدم زن، از من «غزل» نویس
از هر شبی که سحر شد با چشم‌های خیس

آمد صدای شکستن، آمد صدای جیغ
شد خرد و خاک تمام چینی تنی نفیس

قرمز، ز هم متلاشی، پر تکه‌های تیز
وجه شباهت من با گل‌های سرخ دیس

دستت برای کتک شد بر من همیشه باز
شد موی من بنوازی یک بار هم خسیس

یک بار شد که بگویی«زیبای من» و یا
مرهم شوی تو به زخمم، بر رنج من انیس

هر روز تا شب من شد ترس از درو شدن
دستت به داس و به من هم زُل می‌زنی که هیس!

«ناموس» نام دقیقش «ناقوس مرگِ» زن!
حتی اگر نپذیری از این بریده گیس!

تا غیرتت نکند هم یک شب کفن تنم
بر دوکِ جهلِ نگاهت آنقدر نخ نریس...

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 66 نفر 85 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /12/ 1400)   | زهرا آهن (05 /12/ 1400)   | کاظم قادری (17 /12/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /12/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 2

  • امیر عاجلو   04 اسفند 1400 10:48

    درود و سلام موفق و مانا باشید rose rose rose

    • زهرا آهن   05 اسفند 1400 08:56

      درود بر شما
      سپاسگزارم از حضورتان rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا