بیمارت شدم:الیاس امیرحسنی
باز دیدم روی ماهت را و بیمارت شدم
باز بارانی گرفت وخیس وتب دارت شدم
ریخت اشکم ریخت اشکم ریخت اشک
نازنینا حیرت آلود تو وکارت شدم
ساده رو بودی ومن هم ساده دل بودم بلا
سادگی کردم عزیزم عاشق زارت شدم
لحظه ی دیدارت ای گل سر زپا نشناختم
وای از تو وای از تو بد گرفتارت شدم
من که رأیم را به چال چانه ات انداختم
دیگر از مشروطه خواهان سر دارت شدم
حافظ و سعدی و الیاس و نظامی گفته
اند
ماهرویا از سحر خیزان بیدارت شدم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 تیر 1401 10:34
درود بزرگوار ا
الیاس امیرحسنی 05 تیر 1401 12:26
سپاس بزرگوار