3 Stars

دلنوشته ای بر سوره مبارکه عَبَس 

ارسال شده در تاریخ : 03 امرداد 1401 | شماره ثبت : H9421617




بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿۳﴾أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿۴﴾أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿۷﴾وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿۸﴾وَهُوَ یَخْشَى ﴿۹)فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿۱۱﴾فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿۱۲﴾فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿۱۷﴾مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿۲۰﴾ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿۲۱﴾ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿۲۲﴾کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿۲۳﴾فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿۲۴﴾أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿۲۵﴾
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿۲۸﴾وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿۲۹﴾وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿۳۰﴾وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿۳۱﴾مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿۳۲﴾فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿۳۳﴾یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿۳۴﴾وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿۳۵﴾
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿۳۶﴾لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿۳۷﴾وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿۳۸﴾ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿۳۹﴾وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿۴۰﴾تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿۴۱﴾أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿۴۲﴾


《سر آغاز خدایی است کریم و رئوف 》

نقص عضو نشانه نقص شخصیت نیست
نابینا و ناقص الخلقه، بی کرامت نیست
چهره درهم مپیچ و روی مگردان هر کّس
ارزش اخلاق ،کمال ذاتی است بر هر کس

تحقیر دیگران در دین خدا ممنوع است
تحقیر کننده ، به نزدِ ما محکوم است
به ظاهر افراد قضاوت نتوان کرد دقیق
حق معیار قضاوت است نه، معیار رفیق

گروهی تزکیه میشوند که با ایمان اند
گروهی در حد تذکرند که در ایمان اند
اصل، ایمان انسانهاست نه ثروت انسانها
ایمان بِدِل سوارست و ثروت به حیوانها

پیامبربه ارشاد مامورست نه اجبار انسانها
به انسان اختیاردادخدا، اجبار به حیوانها
کسیکه به احساس بینیازی محکوم است
درمقام به انتقاد و به ظاهر مظلوم است

احساس بی نیازی کنی محرومِ تزکیه ای
خالق بی نیارست ،تو پدید نیاز نطفه ای
گروه محروم بیشتر سراغ دین می آیند
پشت،بارثروت ندارند آسوده ترمی آیند

ترس درونی ازخدا، بظاهرتجّلی بایدش
به ظاهر نشانِ فخر به باطن نبایدش
طریق ی خودسازی درک استادربّانیست
توسل به بندگی، طرد نَفسِ حیوانیست

قرآن خطاب و تذکرش فطرت بشر است
که دائما به بیراهه رفته ، دنبال شَر است
به تحریف و تغییر قرآن یقین نیست توان
مقامش بلند است و حفظش یدی پرتوان

جایگاه قرآن ملکوت اسمانهاست ( مرفوعه)
طاهرِ ظاهرها ،ظاهرِ ظاهرهاست ( مطهره )
دعوت قرآن از انسانها اکراه واجباری نیست
پذیرشش اختیاری به بی نیاز نیازی نیست

هر که تکریم خداوند شد در تکریم ما است
مومنان تسلیم هستند،هرکه تسلیم خداست
کافران و ناسپاسان جمعِ در لعن خدایند
گاه باید تندی کرد با هرگروهی که جدایند

بی حساب و کتاب نیافریدم انسان را
به حکمت آفریدیم ،دلیل شد قرآن را
شناخت حقیقت و پیمودن راه آسان است
به بیراهه میروند آنان که انکارِ قرآن است

آسان کردیم راه تکامل ،حجت تمام کنیم
مجهز به هوش کردیم انسان ، بیان کنیم
گور و مرده زیاد دیده باز خواب غفلتند
تمام امور به دست اوست، دنبال علتند

به آفرینش خود از نطفه ناچیز بنگرید
چه جای کفرغروراست زانکه مینگرید
توحید و نبوت و معاد در کنارِ، همند
منکران روز قیامت به ماتمند و غمند

زمان وقوع قیامت، اختیار خداست
تدبیرِ ابتدا و تقدیرِ انتها خداست
انسان به تفکر در طعامش مامور است
بیفکری حیوان سزاست و معذور است


ملاک معنویت نباشد انسان را
سزاست هم ردیف انسان، حیوان را
مدرسه خداشناسی بشر ، هستی است
نیستی به هستی، هستی به نیستی است

نیستی دوم بشر هستی است
هستی که هستی اش هستی است

اگر انسان دست راست دهند اعمالش
هستی دومش، مبارک است حالش
اگر انسان دست چپ دهند نامه اش
هستی دومش اغازیست به ناله اش

ریزش باران و رویش گیاهان هدفمندند
به حیات موجودات این هدف نیازمندند
انگورو زیتون و خرما میوه های قرانیست
در آفرینش نعمتها یقین دلیل و برهانیست

صدای دلخراش بگوش میرسد قیامت ست
همه فرار میکنند، فرار به قرار قیامت ست

برادر از برادر ، فرزند ز والدین در گریزانند
مرد از همسر و پدر از پسر به سبقت رانند
کسسته میشودقیامت روابط خویشی ها
همه به فکر نجات خودند و پیشی ها

آن جا فرصتی به پرداختن کاری نیست
تازه فهمیده انسان که قیامت چیست
در قیامت انسانها به دو دسته تقسیمند
یک گروه سعادتمند یک گروه شقاوتمند

چهره هایشان ترسیم میکند کدام هستند
عده ای درخشان و عده ای سیاه هستند
چهره ی درخشان را ارزش فروان است
چهره های تاریک را رنج زجر زندان است



۳ مرداد ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی( لسان الحال )

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 99 نفر 182 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /05/ 1401)   | حافظ کریمی (06 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /05/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا