آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

نشانی

ارسال شده در تاریخ : 23 امرداد 1401 | شماره ثبت : H9421878

غریبه‌ای در جستجوی خانه‌ای می‌گردید
این طرف و آنطرف،او همچنان می‌چرخید

انگار که چیز با ارزشی از او گم شده بود
مشغول پرسیدن آدرس از مردم شده بود

درختان پاییزیِ شهر هم اکثراً یک‌دست بود
کوچه‌های آن حوالی،یک در میان بُن‌بست بود

روزنه‌های امیدش رفته رفته بسته میشد
از این همه گشتن،داشت خسته میشد

سر راهش سبز شد درخت آلوچه‌ای
او را هدایت میکرد به داخل کوچه‌ای

آن کوچه از چند طرف راهِ باز داشت
خانه‌ی انتهای کوچه،درِ نیمه‌باز داشت

جلوی درِ آن خانه،مرتب آب‌پاشی شده بود
حوض داخل حیاط سرتاسر کاشی شده بود

از روی کنجکاوی خواست محکم در بزند
یک نفر هم آمد به گل‌های باغچه سر بزند

فضا از عطر عاشقیِ دو نفر سرشار شد
قلبشان لرزید و ضربانشان نزدیک هزار شد

کسی که همه‌ی شهر را به هم بافته بود
فقط با یک نگاه،آدرسش را یافته بود

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 95 نفر 248 بار خواندند
امیر عاجلو (24 /05/ 1401)   | سلمان مروئی میلان (24 /05/ 1401)   | ولی اله بایبوردی (24 /05/ 1401)   | زهرا آهن (24 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (24 /05/ 1401)  زهرا آهن (24 /05/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا