یار باشد و جاده و سفری دور و دراز
باران هم بچِکَد از شیشههای نیمهباز
هر چه سرعت برسد نزدیک صد
دور شویم از روزها و آدمهای بد
بین راه،گُلچینی از زیباترین منظرهها
خودنمایی میکند از شیشهی پنجرهها
از ماشین،پخش میشود نغمهی آهنگها
برپا میکند پاییز، جشنوارهای از رنگها
آنچنان خاطرهسازی بکنیم ما دو نفر
انگشت به دهان بمانند همگی از این سفر
پاییز است و بین راه برگریزان میشود
در کنارت نفسم، اُفتان و خیزان میشود
تنگ غروب، جاده از بارش باران خیس شد
خشخش برگها تبدیل به صدای هیس شد
اندک اندک نوبت به تاریکی شب میرسد
لبخندِ رضایت به روی شیرینی لب میرسد
هر چه شب،تاریک و تاریکتر میشود
عرض جاده همچنان باریکتر میشود
از پسِ ابرها درمیآید،هالهای از نورِ ماه
روشن میکند با نورِ خود این کوره راه
در تاریکیهای این سفر،تو مهتابِ منی
همسفرِ خوبی برای لحظههای ناب منی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 28 امرداد 1401 16:12
سلمان مروئی میلان 28 امرداد 1401 21:51
پایدار باشید
زهرا آهن 28 امرداد 1401 20:40
درود بر شما
تصویر سازی زیبایی بود
سلمان مروئی میلان 28 امرداد 1401 21:51
خیلی ممنون
حافظ کریمی 29 امرداد 1401 02:54
سلمان مروئی میلان 29 امرداد 1401 06:38
پایدار باشید
سپاس
شیما رحمانی 10 شهریور 1402 19:48
درود بر شما عاشقانه ای ملموس و مصور????????????????
سلمان مروئی میلان 10 شهریور 1402 19:58
سپاس از حُسن توجهتان
مانا باشید...