ز روز اولش تصمیم بـــــــــــــاید
و پیوند را نمود دونیم بـــــــــــاید
جدا از آب همچون ماهی اش کرد
کسیکه ماندنی نیست راهی اش کرد
و آنکه بــــودنی باشد معلوم است
که آنکه بودنی نیست باشد، شوم است
تحمل هــــــم ز خود انـــــدازه دارد
اعتماد خانه هــــــم دروازه دارد
پیاز را پوست کنی چشمت بسوزد
به بد خوی بد کنی خشمت بسوزد
اگر دل را بــــــــــه سنگدلی دادی
نبــــــــاشد سنگ دل را اعتمادی
و پس از روز اول از جــــلو گیر
گاهی نیکی گهی راه خـــــلو گیر
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 31 امرداد 1401 09:54
درود بر شما
زهرا آهن 31 امرداد 1401 18:58
به بد خوی بد کنی خشمت بسوزد
چقدر زیبا
مانا باشید و شاعر