همیشه سنگ مقاوم به شیشه میخندد
همیشه صخره ی آهن به تیشه میخندد
درین سرای تباهی شکوه ایران مُرد
سکوت شاخه ی مرده به ریشه میخندد
دوباره پنجه ی کفتار و ضجه ی آهو
به دست و پا زدنش روح بیشه میخندد
ز بازتاب صدایی به کوه تنهایی
که بر دوبارگی ما ، کلیشه میخندد
کسی که وقیحست و میکشد انسان
به گریه های شما تا همیشه میخندد
منصور فرزادی ۲۰۰۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 11 آذر 1402 08:57
سلام ودرود
سیاوش دریابار 11 آذر 1402 09:58
برای لحظه هایم دعا کرده ای میدانم
تمام رنج هایم مدارا کرده ای میدانم
چرا من را تنها رها کرده ای نمی دانم
دو چشمم یک شب دریا کرده ای میدانم
..........
به شنبه خوش آمدین
پروردگارا !
در این صبح نوید بخش آغازین روز هفته
امید و رحمت خودرا از بندگانت دریغ مکن
قلبمان رابه نور خود منور کن
الهی امین
سروش اسکندری 12 آذر 1402 10:10
درود بر شما جناب فرزادی بزرگوار
بسیار زیبا سرودید
هدایت کارگر شورکی 12 آذر 1402 13:13
عالی بود
محمد مولوی 07 فروردین 1403 01:14