آنکس که جهان را نگرد جزء تو نبیند
جزء بندگیت راه دگر را نگزیند
دادی تو به ذات میل به خواب و خور و شهوت
انصاف نبود همچو بهائم ،به خواب و خور و شهوت بنشیند
این جسم بود همچو لباسی به تنش در خور دنیا
عقل بسته به کار تا که تخلق به خلق تو گزیند
سخت است رهی را که برد سوی کمالش
مختار بود آنکه سقوط یا که صعودش بگزیند
در ، دار فناء ،گرچه وفائی به کسی نیست
خوش باد بر آنکو که بقاء را در آن خانه ببیند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 اسفند 1401 11:43
درود بر شما