3 Stars

مرد که گریه نمیکند

ارسال شده در تاریخ : 15 آبان 1402 | شماره ثبت : H9427037

بنازم قدرت خلقتت را ای خدا
حساب هر کس ز هر کس جدا
بدنیا آورده ای خدا تو مرد را
برایش آفریدی هزار غصه و درد را
به او داده ای فراوان تحمل و صبر
بدوش میکشد غمش را تا سرازیر قبر
تو گوی عدلت کجاست ای مهربان
چگونه گویمت شکوه با چه زبان
خسته ام از این دنیای فانیت
این نباشد رسم میهمانی و میزبانیت
گویند همه خلق ،مرد که گریه نمیکند
بگو ای خدا وقت درد مرد چه میکند؟

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 53 نفر 119 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)   | محمد مولوی (15 /08/ 1402)   | سامان نظری (16 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (16 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)  سروش اسکندری (16 /08/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 3

  • امیر عاجلو   15 آبان 1402 21:58

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • سامان نظری   16 آبان 1402 01:14

    موضوع جالبی داشت شعرتون خیلی زیبا و جالب بود

  • سروش اسکندری   16 آبان 1402 09:03

    درود بر شما جناب محمودی زیبا سرودید
    big hug rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا