- شاعران
- پروانه آجورلو
- دفتر شعر حریر خیال
- شعر شب بی رنگ | پروانه آجورلو | شعر ایران
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
شب بی رنگ
شب بی رنگ
در به در در پی آرامش خود می جنگم
تک درختم که به بیداد خزان بی برگم
عمر ها در پی نادیدن خوشحالی رفت
می کشم قاب خیالی به شب بی رنگم!
می نوازی چو نسیم سحری روحم را
می نویسم پری ام، عاشقم و دلتنگم
می کشی در پی خود روح و تن و جانم را
من به دنبال تو عمریست که هی می لنگم
مثل پروانه که در دامنه ی شعله ی نور
غرق آوازه ی رود و سحر و آهنگم
کاربرانی که این شعر را خواندند
امیر عاجلو (16 /12/ 1401) | کتایون رها (16 /12/ 1401) | پروانه آجورلو (16 /12/ 1401) | طارق خراسانی (16 /12/ 1401) | حفیظ (بستا) پور حفیظ (16 /12/ 1401) | اسماعیل سهامی (17 /12/ 1401) | شهناز عیدی وندی (17 /12/ 1401) | منوچهر کشاورز (17 /12/ 1401) | علی معصومی (17 /12/ 1401) | کاظم قادری (17 /12/ 1401) | دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی (18 /12/ 1401) |
رای برای این شعر
نظر 14
-
کتایون رها 16 اسفند 1401 18:35
سلامم را پذیرا باش
مهربانوی شاعر زیبا و شیوا اثری را خلق کرده اید
استادی برازنده ی شماست
تصور می شود برای آهنگم ، آهنگ ام و برای می لنگلم ، می لنگ ام و . . الخ جالب تر باشد
روزگارتان شاد و خرم باد-
طارق خراسانی 16 اسفند 1401 21:04
سلام و درود
رهای عزیز نوشتار آهنگم آنگونه که خانم آجور لو نگاشته اند صحیح است.
در پناه خدا
-
-
طارق خراسانی 16 اسفند 1401 21:02
سلام و درود بر خانم آجورلو گرامی
غزل جاندار زیبایی ست
شما را باید جزو بهترین بانوان شاعر دانست
آفرین
در پناه خدا -
-
-
کاظم قادری 17 اسفند 1401 23:19
سلام و درود
متاسفانه این غزلتون به زیبایی غزل قبلیتون نیست
من غزل قبلی رو پسندیدم چون کارشده بود و پخته تر هرچند این نظر منه و شاید با این نظر دیگران متفاوت باشه که تمام نظرات قابل احترامن
دلیل
در پی ارامش با کی یا چه کسی میجنگید ؟؟ معلوم نکرده اید در مصاریع و ابیات بعد توضیح کافی وجود نداره
تک درختم که ز مناسبتر از به بود چون ه به خونده نمیشه و به کسره میگیره و بلافاصله به بیداد میچسبه و خوانش نازیبایی ایجاده کرده در ضمن اگر به جای تکدرختم تک درختی می آوردید مصرع زیباتری میشد
جمع بستن عمر به نظرتون درسته؟؟؟ مگر ادم چندتا عمر داره
به جای خوشحالی خوشبختی بود بهتر نبود؟؟
میکشم قاب خیالی... من معنی مصرع رو متوجه نشدم واژه ها و ترکیب و خوانش زیباست اما من نتونستم معنی خاصی براش پیدا کنم
اگر قرار باشد آدم از کسی یا چیزی مثل نسیم روحبخش نوازش شود واقعن جای دلتنگی میماند؟؟
من به دنبال تو عمریست... به نظرتون با قافیه ی مناسبی مصرع کامل شده ؟؟ به نظر حقیر اصلا قافیه ی مناسبی نیست
به نظرتون نور از شعله بر میخیزد یا شعله از نور ؟؟به نظر بنده که نور از شعله صحیحتره
مصرع اخر بیت آخر یا به قول خانم رها بیت مقطع که من به خاطر واژه ی غلیظ عربی خوشم از ادا کردنش نمیاد به نظرم فقط برای وزن پرکنی و سرسری پیاده سازی شده
انشالله که موفق باشید و سربلند-
طارق خراسانی 18 اسفند 1401 09:15
سلام و درود بر دوست عزیزم
نسبت به نقد شما بنده نکاتی را باید به استحضار حضرتعالی برسانم،
بنده هم همانند شما بر درختم و عمرها انگشت گذاشتم و
استاد خوش عمل کاشانی در سایت پاک ذیل این شعر خانم آجورلو نگاشته اند :.
سرکار خانم آجورلوی عزیز.خوانش غزل جوششی تان به وجدم آورد.البته استادطارق نکته سنج در مواردی متّه به خشخاش گذاشته اند.مثلآ در خصوص «م» ضمیری که حشو ملیح قابل قبولی است.سردار بلامنازع غزل عماد خراسانی فرماید:
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
ازچه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم…..
در یک بیت زیبا شش بار «م» ضمیری تکرارشده و کمترین آسیبی هم به بیت فاخر که در افواه حکم امثال سائره یافته نرسیده است!
این مطالب همانگوته عرض شد سخن حضرت استاد خوش عمل بود.
اما عمرها به نظر بنده شاعر مرتکب خطایی در سرایش نشده است زیرا خطاب به خود نیست می توانیم اینگونه تفسیر کنیم که بسیاری آمدند و رفتند و عمرها....
بنده در بیت پایانی نظری داشته که اینجا هم اعلام می کنم شاعر آزاد است بدان عمل کند یا نکند :
مثل پروانه که در دامنه ی شعله و نور
پر بر آتش زده و عشق بود آهنگم
در پناه خدا
-
پروانه آجورلو 19 اسفند 1401 01:43
درود جناب خراسانی
واقعا سپاسگزارم که همیشه به من لطف داشتید و دارید
در مورد بیت پیشنهادی بسیار ممنونم و میدانم که میدانید
همیشه پذیرفتم؛ و برای من حکم یک هدیه با ارزش است
قدردان این توجه و محبت شما هستم و همواره از اساتیدی چون شما
می آموزم
-
-
ارسال دیدگاه
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
نقد 3
دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی 18 اسفند 1401 15:54
درود بانوی ادیب
ببخشید گزینه نقد را زدم
شعر شما روحش شاد است خدا را شکر و آن را دوستداشتم، جهت بیان نکتهای که گاهی منتج به اشتباه میشود پنجره نقد را باز کردم
در زندبافی شعر دو مدلاسیون من، تو، میم اتصال و ت متصل داریم
منِ ضمیر
منِ تبیین
بین این دو فرق است
منِ ضمیر گاه مصداقِ حشو دارد
امّا منِ تبیین هرگز مجاور حشو نمیشود
آنچه سرکار خانم آجرلو در شعرشان آوردهاند منِ تبیین است نه منِ ضمیر
کاش وقتی نقد میکنیم نقد استدلالی باشد نه سیاق سلیقگی داشته باشد!
میتوانند عزیزان به کتاب المعجم صفحه ۱۰۵۷ مراجعه و نکات ضمیری و تبیینی را که مفصل آورده شده بخوانند!
ضمناً طبق نظر فرهنگستان ادب پارسی
میلنگم
آهنگم
صحیح است
املا غلط به صاحب صفحه نیآموزید اگر خود در اشتباهید!
اگر کلمه ختم به (ی) شود مانندِ
زیبایی
خوشنامی
به این شکل نوشته میشود
زیباییام
زیباییات
زیباییاش
خوشنامیام
خوشنامیات
خوشنامیاش
و همچنین دوستی که نوشتند
واقعن
واقعاً املا درست است
پروانه آجورلو 19 اسفند 1401 01:34
درود جناب لاهیجی
چه خوب که گزینه نقد را به اشتباه هم باشد انتخاب کردید، و من از توضیحات بهره بردم
در مورد غلط املایی هم جای نگرانی حداقل برای بنده وجود ندارد، کمترین فایده مطالعه زیاد درست نوشتن هست
البته گاهی در تایپ ناخواسته پیش می آید.
سپاسگزارم بابت توجه و لطف شما
سربلند و پیروز باشید
دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی 19 اسفند 1401 04:29
سلام
بامداد نکو
شما صحیح و درست نوشتید بزرگوار فردی که به شما گفتند: آهنگ ام و لنگ ام بنویس حرفشان صحّت نداشت، تیک نقد را به این خاطر زدم که عرض کنم نقد سزواری بر شعر شما صورت نگرفته است، گاهی یک نقد اشتباه باعث میشود اولاً شاعر مذکور دچارِ تشکیک شود ثانیاً شاعران تازهکاری که آن نقد را میخوانند گیج و گمراه شوند، نقد نباید بر مبنای منِ نوعی چه میفهمم باشد بلکه باید استدلالِ مرجعی و منبعی داشته باشد!
متأسفانه اپیدمی شده هرکسی دوخط مینویسد سریع فاز نقادی میگیرد، فرضِ مثال طرف یک کتاب ویراستاری نخوانده یا یکبار به کتب و مقالاتِ "درست بنویسیم" که از طرف فرهنگستان ادب پارسی منتشر شده مراجعه نکرده بعد میآید میگوید: آهنگم را آهنگ ام بنویس، خب یکی نیست به آن بنده خدا بگوید: با نوشتن آهنگ ام بجای آهنگم غیراز غلط املایی که پیش میآید یک هجا نیز به مصراع اضافه میشود و در تقطیع خدشه وزنی ایجاد میشود مجبوری توصیه اشتباه کنی به مردم، یا حقیر تعجب میکنم وقتی کسی در کاری تخصص ندارد و فرقِ (تو) تبیین و (تو) ضمیر را نمیداند چرا باید نقد بنویسد که هم شاعر را دچار تشکیک کند هم احتمالِ گمراهی تازه کاران برود بهقولی
غوره نشــده مویزِ تیــزابی شد
مجموعهٔ کجفهمی و کژتابی شد
یک معـرنویسِ منکرِ شعرِ همه
درگیــرِ توهّـمِ کهنســابی شد
ــــــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ــــــــــــــــــــــــــ