ما کوه های ساکت از هم بریده ایم
ستاره های تا به خاموشی رسیده ایم
در غار خویش مانده ایم و عنکبوت وار
تارهای پوسیده را در هم تنیده ایم
ما سر به سنگ خوردگان عصر رجعتیم
دهقان رنج های تا زانو خمیده ایم
ای نی ،جای ناله ها امشب گریه کن
که ما اسیر آه های نا دمیده ایم
بگذار که در پیراهن خود زندگی کنیم
ما غنچه های دل خوش ِ نسیم ندیده ایم
ای ماه دیگر دست از تعقیب ما بردار
ما از حضور سایه خویش هم رمیده ایم
حسین وصال پور
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 06 شهریور 1402 09:46
شیما رحمانی 06 شهریور 1402 21:13
درود بر شما موفق باشین ????????????
فیروزه سمیعی 08 شهریور 1402 22:56
حالا پشیمانیم !که دست زندگی رو شد
ای وای ما از عشق چه بی علت برگشتیم
درودتان