3 Stars

تلخیِ شیرین

ارسال شده در تاریخ : 11 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428149

«تلخیِ شیرین»

بیاد چشمه ی شیرین ، شدم من آن فرهاد
نشد که ساغر دل پُر ز باده شد بیداد

ندیم کوه و سرم گشته تیشه باکی نیست
ز سوز دل که بر آرم ز سینه ام فریاد

میان جام دلم باده ای ز شیرین است
دلی که شعله فتاده در آن نباشد شاد

شب سیاه و زمین سرد و دل شده غمگین
میان باغ خزان نیست شاخه ی شمشاد

شدم شکار و گرفتار دام تو گشتم
میان دام تو افتاده این دلم صیّاد

میان شعله ببین زاده می شود ققنوس
میان شعله ی آتش دوباره باید زاد

اگر چه دل همه سوز است و غم در آن پنهان
هر آن دلی که نسوزد نمی شود آباد

ببین که مرغ دلم در قفس اسیرت شد
بیا تو این دل غمدیده را بکن آزاد

نگر که چرخ زمانه هنوز می چرخد
جواب ظلم تو را هم زمانه خواهد داد

بیا تو «مخلص صادق» همیشه عاشق باش
هر آن کسی که کند ظلم می شود شدّاد

یکشنبه99/9/9

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 30 نفر 76 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /11/ 1402)   | محمود فتحی (11 /11/ 1402)   | محمدهادی صادقی (11 /11/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (11 /11/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا