3 Stars

صیّاد

ارسال شده در تاریخ : 07 فروردین 1403 | شماره ثبت : H9428779

«صیّاد»

امشب شده غم همدم حال پریشم
شادی ندارد دل نگر شمعی خموشم

در گنبد مینا فروزان نیست ماهی
تابنده اختر نیست تا جامی بنوشم

دیدم اسیری گشته دل در بند یار است
باید رها گردد دل از این جنب و جوشم

خاکستر دل را فرستادم به کویش
شاید خریداری شود وانگه فروشم

صیّاد بی رحمی که دل را می کند صید
بهر رهایی از چنین دامی بکوشم

آهی کشم تا خرمن جانش بسوزد
دریای دل طوفان شود بس می خروشم

آتش به جانم می زند در این شب تار
با قاصدک گفتم بگوید این سروشم

خم گشته زیر بار عشقت قامت من
بار گران را می کشم امشب به دوشم

آتش زدی بر این دل بیچاره ی من
آه و فغانت می رسد روزی بگوشم

روزی بیاید «مخلص صادق» سراغم
بر قامتش از جامه ی عشقی بپوشم

پنجشنبه99/7/10

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 27 نفر 47 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /01/ 1403)   | شهناز عیدی وندی (11 /01/ 1403)   | محمود فتحی (12 /01/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /01/ 1403)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا