3 Stars

تو پاییزی!

ارسال شده در تاریخ : 20 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424818

ای آشنا، غریب، مسافر، که مثل پاییزی!
در این غروب غرق شقایق، تو اشک می‌ریزی!

بر شانه‌ات نشسته پرستوی عاشقت، زیرا
در هر نفس که می‌کشی از عطر کوچ لبریزی!

در روح من که تشنه‌ی طعم زلال عشقت شد
تو چشمه چشمه آیه‌ی اعجاز برمی‌انگیزی!

انگار موج و حادثه، دریا و آسمانی تا
هر لحظه در تمام خودت سرفراز برخیزی!

عاشق‌ترین نسیم وزیده، شبیه یک یک آهنگ
سیال و شادمانه و رویایی و غم‌انگیزی!

از شاخه شاخه‌های درخت بلند تنهایی
باید دخیل غربت پاییز را بیاویزی!

صحن غروب باغ پر از برگ‌های نارنجی‌ست
یعنی اگرچه غرق شقایق، ولی تو پاییزی!



شبنم حکیم هاشمی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 49 نفر 67 بار خواندند
امیر عاجلو (20 /02/ 1402)   | بهاالدین داودپور (21 /02/ 1402)   | قاسم لبیکی (21 /02/ 1402)   | سعید آریا (22 /02/ 1402)   | شبنم حکیم هاشمی (23 /02/ 1402)   | کاظم قادری (25 /02/ 1402)   | آرش رضایی (20 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (20 /02/ 1402)  قاسم لبیکی (21 /02/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا