بنگر که خدا تو را نظر پندارد
هر دری که بندد ز دری باز آرد
هیچ نترس و پر ز ایمانش باش
تن ز جامه صبر کن ، ایوبش باش
چون به خیر،تو را دری بستاند
در رهی دگر تو را دری بنشاند
هر در ز دری برتر و بکر تر باشد
باشد که تو را بهتر و بهتر باشد
این چاله به راهش که تو را بد نَبُوَد
زین ره قبلی که تو را چاه بُوَد
امید است،سوی چشمانت بسی طولانی
چون کوته نظری باشد رَهَت ویرانی
چو دنیا تجربه هر کس یکی شد
تجربه را خود کنی عمرت تهی شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 امرداد 1402 09:44
درود بر شما
سعید نادمی 10 امرداد 1402 09:53
درود بر شما
زیبا سرودید .