3 Stars

کور

ارسال شده در تاریخ : 22 مهر 1402 | شماره ثبت : H9426735

چه امسال ها گذشت و دل نیامد
این دلبر و این نور بدان رخش نیامد

چه ایامی به فکرش شب که صبح شد
این جسم در عذاب ها جان به لب شد

ما که طعم جهنم را بدین دنیا چشیدیم
هر درد و فلاکت که ز این دنیا کشیدیم

این روح و بدان جسم که باشد ناهماهنگ
که هر یک را زند سازی چنانی ره شود تنگ

مخلصانه بر رهت دل بسپاری و نفس
امثال یزیدانی چو بینی دل شود حبس

در ره خدا هرکه بدیدیم آن فقیر بود
آسوده به دنیا نگرید چنان که سیر بود

هر بار که تو را شکستُ غم دارت کرد
هر بار که فریبی از صرات دورت کرد

زانوی غمت به دل نگیر و توبه شرط
این خدای فضلیست که تو را خلقت کرد

از توبه که آن بینی به خاک است
گر خالق تو صاحب هر فضل و کرام است

یار تو چه دانی که جهان را سرّ چیست
هر مصیبت به تو قسمت ، آن چیست

هر چه شد برتو گریبان ، آنیست
تا که بیند این توانت ، در چیست

ای جان با دلت بنگر چو انسان
این دل که چه اسراریست پنهان

این سر با دو چشمش جزء کوران
که دل با نیم نگاهی درک کند آن

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 65 نفر 141 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /07/ 1402)   | حفیظ (بستا) پور حفیظ (22 /07/ 1402)   | سروش اسکندری (22 /07/ 1402)   | سامان نظری (22 /07/ 1402)   | سیاوش دریابار (24 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 4

  • امیر عاجلو   22 مهر 1402 11:39

    سلام ودرود rose  rose  rose

  • حفیظ (بستا) پور حفیظ   22 مهر 1402 12:38

    درودها جناب نظری عزیز بسیار زیبا بود موفق باشید شاعر گرامی applause applause applause rose rose rose

    • سامان نظری   22 مهر 1402 21:30

      سلام استادان گرانی مچکرم
      خیلی خوشحالم که از اشعار بنده خوشتان آمده

  • سیاوش دریابار   24 مهر 1402 09:07

    مصدر هستی
    ای مالک دو هستی از مست مصدر هستی
    هر دو یکی نشان است ماه صفر نباشد
    من خورده ام می ناب با زلف یار بی غش
    دریا چو نور دیده شوق سفر نباشد

    با سلام
    تکریم و احترام
    شعر زیبایتان را خواندم
    بسیار مناسب بود
    مانا قلم سبزتان
    پیروز و جاودان

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا