3 Stars

زخم زبان

ارسال شده در تاریخ : 15 امرداد 1402 | شماره ثبت : H9425924

مانند تبری بردرخت
نگاهت مرا میکشد
کلمات بر زبانت مانند خار برقلبم فرو میرود
چگونه زخم هایم را تسکین دهم
چگونه نگاه تحقیر امیزت را هضم کنم
تحقیر در وجودم رشد و هم ره من آمده است
با وجودش درونم مانند زندانی است
و زندانبانش هم کلمات تو
و تمام احساساتم را درآن بند های زندان زندانی کرده ای
حال چگونه زندگی ات را به سر خواهی کرد
چگونه سر به سجده میگذاری
روزگار میگردد و من سرقرارمان روبه رویت می ایستم
صدایت پخش خواهد شد
و خدا انتقامم را خواهد گرفت
آن روز تسبیحت شاهد اعمالت بوده
و در آن جهان تو را با تسبیحت خدا به دار آویزد
لعنت بر آن عابد ظالم
که فهم عبادت را نفهمد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد


به صدای شاعر گوش فرا دهید:
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 98 نفر 144 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /05/ 1402)   | محمد مولوی (15 /05/ 1402)   | سروش اسکندری (16 /05/ 1402)   | رضا اشرفی (25 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /05/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا