....ثانیه های زرد......
تیک تیک ثانیه های زرد
قنارهای زشت و خط خطی
بچه دماغو
پا پتی
شهر به شهر
میزدش
لباس سبز راحتی
تو گویی از شوق
بهار
رو پشت بوم
خراطی
یا که تو حوض نقاشی
یکی لباس مشکی رو
پوشیده بود به راحتی
حاجی که مکه رفته بود
خدای داشت الکی
کپه های ترازونش
نداشت هیچ عدالتی
برای یک تکه پنیر
سرخ میشد
دامن صورتی
شاد میشند
یه روز صبح
لبخند دارند
چه خبتی
سبز میشند
سلامتی
یکی میاد
به راحتی
سیاوش دریابار پانزدهم آذر جهت ضد و دو
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 17 آذر 1402 10:15
!درود
فرامرز عبداله پور 18 آذر 1402 16:34
زیبا ودلنشین وپراحساس سرودید⚘⚘⚘⚘⚘