3 Stars

گزیده ی رباعی واره ها و دوبیتی ها

ارسال شده در تاریخ : 05 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428091

بر خلاف ِ رود ِ جاری میزنم پارو به آب
تا در این جبر ِ زمان راهی به جایی وا کنم
یکّه و تنها در این آوردگاه زندگی
می زنم پارو که شاید رود را دریا کنم

***********

با شب ِ گیسوی ِ تو یلدا نمی خواهم دگر
با طلوع ِ روی ِ تو فردا نمی خواهم دگر
شب چه کوتاه است چون زلف ِ تو آویزان شود
مثل اقیانوسی و دریا نمی خواهم دگر

***********

عید ِ من تازه ترین روزم تویی
شعر و شوری، سازی و سوزم تویی
نام ِ تو تحویل ِ سال و قرنهاست
جشن ِ آغازی و نوروزم تویی

*********

ایمان به سقوط باعث پرواز است
پایان ِ تمام ِ کارها آغاز است
از پنجره های بسته دلگیر نباش
در قلب ِ گِرِه همیشه راهی باز است

***********

تهران شده تزیین به بقالی ها!!!
زیبا شده با ساختمان خالی ها!!!
این شهر پُر از یأس چه با خود دارد
خشکیده در آن ریشه ی خوشحالی ها

*********

سر سبز تنت ،شمال مرطوب تویی
اهواز منم ، تنم همه گرد و غبار
یک توده ی ابر خود به سمتم بفرست
باران بزن و به شهر خشکم تو ببار

*********

با یک گُلِ سرخ، باغ را می بینم
در سینه ی لاله ، داغ را می بینم
آن ماه که بَر شکوهِ خود می نازد
در چهره ی او مُحاق را می بینم

********

هوا صاف است اما گرد دارد
درخت سبز ، برگ زرد دارد
همه گفتند با هر نوش، نیشی ست
درونِ عشق و حالت درد دارد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 40 نفر 56 بار خواندند
امیر عاجلو (05 /11/ 1402)   | abolfazl zaarei (06 /11/ 1402)   | سروش اسکندری (08 /11/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (05 /11/ 1402)  سروش اسکندری (08 /11/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا