پاییز آمد و تکه قلب های از هم گسیخته مرا با خود خواهد آورد
و نمیدانم در کدامین ملاقات تو را در آغوش خواهم گرفت
جایی که تنها من و تو مانده باشد و یک دنیا آرامش
نه صدایی و نه هیچ دل آزاری که که سکوتمان را بشکند
آری
به زودی خواهد آمد و من با ریزش برگهایش
خواهم شکفت
و از این دیوار دهشناک آزاد خواهم شد
باران که آمد
منتظرم باش میخوام چتری شوم برای تمام دغدغه هامان
حتی برای لحظه ای
آزاد خواهم شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 02 دی 1402 21:54
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
سیاوش دریابار 03 دی 1402 06:06
سلام
شعرتان را خواندم
مانا و جاودان باشید
محمود فتحی 03 دی 1402 19:29
د ورد برشماعالی بود مواید پیروز باشید
فرامرز عبداله پور 04 دی 1402 19:21
درود زیبا وپراحساس و دلنشین سروده اید
⚘⚘⚘⚘????????
????????????
زنده باشید به مهر