چقدر فاصله افتاد بین ما با تو
چقدر شعر سرودیم بی صدا با تو
چقدر ساده و خوشبخت راه پیمودیم
میان راه نجف تا به کربلا با تو
دفاع کرده ای از عمه ، لیک می گفتی
سرم فدای سرت عمه ، خیمه ها با تو
حفاظ کشتیِ این انقلاب در دستت
چه رازهاست به چشمانِ ناخدا با تو
صبور و ساده چو سروی ، رها چو دریایی
غرور ، تا به ابد هست همنوا با تو
برو سفر به سلامت شکوهِ بی تکرار
که هست در همه یِ لحظه ها خدا با تو
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 20 فروردین 1403 08:48
!درود