من بگویم به خود جنایت نیست
جاهلان را حد و نهایت نیست
بنده کن بندگی و ، با حق باش
که خدا ،غافل از حمایت نیست
تو بکوش ، اینکه با صفا باشی
بی صفا را بدان عبادت نیست
وقت کار و تلاش خواهد رفت
که کنون وقت استراحت نیست
گر طلب می کنـــی سعادت را
این گناهان بدان رشادت نیست
میکنی با کـــه ؟ این لجاجت ها
با خدا ، این بگو حماقت نیست؟
کس به خوبی ، جواب بد ندهد
گر دهد با تو اش رفاقت نیست
از چه رو با خدای خود اینسان
میکنی . اندکی و باکت نیست
چشم خود را ، بیا و بازش کن
بی حیا را ز حق عنایت نیست
مرگ ما چون رسد ،خبر نکند
توبه آنگه ، بدان برایت نیست
ای خدا کن به بنده ات رحمی
انتظاراز تو ،جزکرامت نیست
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 4
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 13 شهریور 1394 21:33
درود زیباسرودید لذت بردم نویسا بمانید
فرامرز فرخ 17 شهریور 1394 14:50
سلام و درود و سپاس از حضور و لطفتون
مرتضی فصیحی 15 شهریور 1394 09:02
درود بر استاد فرخ
فرامرز فرخ 17 شهریور 1394 14:51
سلام و درود جناب فصیحی
از حضور و محبتتون سپاسگزارم