هنوز از بعدِ ویرانے، به عشقت خانه پابرجاست
تمامِ شهر مے داند، نبودت سخت و جانفرساست
تمامِ عمرِ من با غم، گذشت و نای گفتن نیست
نگاهے کن به چشمانم، تمامِ ماجرا پیداست
دلم را وعده دادم تا تو برگردے به این خانه
اگر برگشتنے بودی، سراغِ دل بیا، اینجاست
تمامِ ناتمامِ من ، تویی اما تمامش کن
نمیخواهد که برگردی، توقع های من بی جاست
هوایی میکند گاهے هوای پر زدن با تو
هواخواهے نمیبینم ، دلم از ابتدا تنهاست
درونِ پیله میمیرد، دلی با آرزوهایش
از آن روزی که فهمیده، پریدن بی تو بی معناست
#جوادصارمے
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 2 از 5
نظر 1
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 21:58