پاییز فصل قشنگیست
درختان شعر میگویند
و زمین را پر از واژه میکنند
در بین شعرها قدم میزنم
تا کافه گرم تنهایی
شعری را از کتم میتکانم
تمام شعرها بیرون در میمانند
من بازگردم
باید شب را تا صبح شعر بخوانم
صبح زود رفتگرها شعرها را از خیابان جمع خواهند کرد
چه کتابی که هیچ وقت چاپ نشد
"پیچگاژ کریمزاده"
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 1 از 5
نظر 6
مسعود احمدی 17 دی 1394 20:29
درود بر شما جناب کریم زاده ی عزیز
علیرضا خسروی 17 دی 1394 20:30
احسنت...
درود بر شما
حسن کریمی 18 دی 1394 18:26
احسنت جناب کریم زاده
امیرحسین نوروزی 23 دی 1394 06:49
درود جناب کریمزاده گرامی
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 12:13
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 02 دی 1400 07:57
درود ها
زیبا است
تولدتان مبارک