قاسم پیرنظر

قاسم پیرنظر

امتیاز اعضا:

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

دلسوخته بود

ارسال شده در تاریخ : 15 بهمن 1394 | شماره ثبت : H942524



در رکاب حضرت لسان الغیب الرحمه

« دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود »
« تا کجا باز دل عم زده ای سوخته بود »
**

دلسوخته بود

دیدم آشفته و مسکین و برافروخته بود
باورم شد که غم آلوده و دلسوخته بود

سعی کردم کمی از بار غمش کم بکنم
غافل از آنکه ز من درس غم آموخته بود

سینه اش سرخ تر از آتش آتشکده ها
خسته تا بانگ سحر دیده به ره دوخته بود

قاصدک را به یقین محرم خود می دانست
می خریدش همه اخبار که اندوخته بود

همه ی سلسه اش عاشقی ، عشق آموزند
این چه سری ست که اوراهمه تن سوخته بود

در عجب مانده ام ای دل به چه آئین باشم
هر طرف مینگرم اوست که افروخته بود

شانه ی عشقش اگر زلف رقیبش گره خورد
چه تواند بکند عهد که بفروخته بود

احترامش به همه اهل قلم واجب شد
ای سلیم ، از که چنین سوختن آموخته بود ؟

پیرنظر " سلیم "
با الهام از حضرت لسان الغیب الرحمه

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 177 نفر 271 بار خواندند
حمیدرضا عبدلی (16 /11/ 1394)   | حسن کریمی (16 /11/ 1394)   | مرتضی اربابی حکم آبادی (16 /11/ 1394)   | علیرضا خسروی (16 /11/ 1394)   | نسرین قلندری (16 /11/ 1394)   | کرم عرب عامری (16 /11/ 1394)   | محمدرضا جعفری (20 /11/ 1394)   | قاسم پیرنظر (22 /11/ 1394)   | طلعت خیاط پیشه (26 /11/ 1394)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (16 /11/ 1394)  حسن کریمی (16 /11/ 1394)  علیرضا خسروی (16 /11/ 1394)  کرم عرب عامری (16 /11/ 1394)  طلعت خیاط پیشه (26 /11/ 1394)  
تعداد آرا :5


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا