ها کن؟
حکیمانه نگاهی نذر ماکن
بنام عشق شوری دست وپاکن
غبار فاصله پوشاند دل را
براین آئینه زنگار ، ها کن
مثال تو و من دریا و رود است
برای کودکت آغوش وا کن
بپیچ از دامن دریا به ساحل
بخوان ما ؟ قصه من را رهاکن
محبت کشت کن عشق آوردبار
خدای مهربانی را صدا کن
ببار از ابر احساس ثریا
شقایق را به بلبل مبتلا کن
وفا برعهد اساس نظم هستی ست
یه کاری بهر ارضای خدا کن
پیرنظر(سلیم)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 16 مهر 1402 09:23
درود بر شما
حفیظ (بستا) پور حفیظ 16 مهر 1402 18:29
درودها جناب پیر نظر عزیز
بسیار زیبا دلنشین و مخاطب پسند و به قول خودتان حکیمانه سرودهاید
هماره سبز مانیدو شاعر
سروش اسکندری 17 مهر 1402 17:14
درودها بر شما ... جناب پیرنظر بزرگوار
بسیار زیبا و لطیف سرودید
توانا و شاعر بمانید