3 Stars

گردونه ..؟

ارسال شده در تاریخ : 30 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428370


پس کشیدم پا از این گردونۀ پرزرق وبرق
کز ازل جز حاصل فرسایش عمرم نبود ؟

عده ای درشورمستی عده ای دائم حزین
عده ای را هم به غیر از غصه و ماتم نبود

دیده بگشودم جهانی را ؛ که نادیدن به است
ابتدا تا انتها یک لحظه بر کامم نبود

با توأم ای چرخ ویرانگر شتابان تاکجا ؟
با مریدانت چنین دیوانگی لازم نبود

می نوردی زائرانی را که در تالار عمر
سینه خیزان از زیات خسته و نادم نبود

وعده هایت پوچ و بی معنا بود از روزازل
ساده بودم شیوۀ نامردی ات یادم نبود

آنچه را کز مکتبت آموختم بیهوده شد
چشم در ره ماندگان را مژده ای ناظم نبود

خوانده ام ذرات هستی را یکایک موبه مو
درکتاب آفرینش نام تو ؛ هادم نبودش ؟

مکتب اموزه هایت معضلاتی بیش نیست
دوری از اندوه ؛ شادی بر کسی دائم نبود

گردش ات گاهی جنون را ارمغان می آورد
موقع دیوانه بازی سهم ما جزغم نبود .؟

قاسم پیرنظر (سلیم )






شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 58 نفر 76 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /12/ 1402)   | محمد مولوی (03 /12/ 1402)   | قاسم پیرنظر (06 /12/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /12/ 1402)  محمد مولوی (03 /12/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا