بسمه اللطیف
ناز تمام
آرمیدی در کنار من تو با ناز تمام
باز موج گیسویت بر راه من گسترده دام
چشم هایت بسته اند و از نفس های تو عطر
می تراود در اتاق و می کند مستم مدام
میفزاید در دل پر خواهش من آرزو
میکند غوغا درون ذهن من صد فکر خام
دست من بر موج مویت میرود آهسته وار
می شکوفد از نوازش در تو ادراک پیام
می گشایی پلک ها را اندکی از زیر چشم
باز می خوانی مرا بی حاجت حرف و کلام
سر چو می چرخانی از لب های سرخت بوسه ای
می دهی با شور و عشق و شوق و ذوق و مهر و کام
بعد آن ناز نگاه خیره ات در چشم من
می کند دعوت مرا بر ابتکار و اهتمام
مهدی این وقت مبارک را غنیمت دان که باز
یار تو چون باده ناب است و آغوشت چو جام
کاش می شد در توقف ایستد اینک زمان
تا بیابد تا ابد این لحظه های خوش دوام
#مهدی_رستگاری
سی ویکم مرداد سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیست و دوم اوت ۲۰۲۳ میلادی
غزلسرایی محفل ادبی《چکامه》
دفتر شعر روزگاران
۹۳۱
+
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
شیما رحمانی 07 شهریور 1402 12:13
درودها شاعر گرانقدر تعابیر و تشبیهات بسیار دلنواز و لطیف????????????????