3 Stars

درد پدیدار

ارسال شده در تاریخ : 04 آبان 1402 | شماره ثبت : H9426884

بسمه العزیز
درد پدیدار
عرض حال به حضرت صاحب العصر و الزمان (روحی له االفداء)

کم مانده که از دوریت ای یار بمیرم
مگذار که در حسرت دیدار بمیرم

مانده است نگاهم همه عمر به راهت
تا خیره در این حال شرربار بمیرم

دور از رخ نورانی تو ماندم و وقت است
در ظلمت بی حد شب تار بمیرم

بیچاره و گمگشته در آشوب و تباهی
درمانده ام از درد و به ناچار بمیرم

باز آی و رهایم مکن ای دوست که اینجا
در چرخه ناکامی تکرار بمیرم

بی نور شب افروز عجب نیست که مهدی
در هجمه طوفانی افکار بمیرم

آشفته و بیمار و دل آزرده در این شب
جای است از این درد پدیدار بمیرم


#مهدی_رستگاری
چهارم آبان سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیست وششم نوامبر ۲۰۲۳ میلادی
غزل سرایی گروه ادبی 《گلشن شعرا》


دفتر شعر شیدایی

۶۴۱

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 45 نفر 86 بار خواندند
امیر عاجلو (05 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (05 /08/ 1402)   | مهدی رستگاری (06 /08/ 1402)   | محمد مولوی (06 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (05 /08/ 1402)  سروش اسکندری (05 /08/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا