بسمه العزیز
فاجعه طغیان
در وصف فاجعه فاطمیه
در تیرگی و ابهام آنقدر که مشهود است
یک پیکره مجروح در هالهای از دود است
دقت کن و بنگر آن بانوی زمین خورده
دردانه بیهمتای احمد محمود است
ای داد چه میبینم این نور جهان زهرا است
کافتادن فرزندش بر داغ وی افزوده است
دستان علی را هم بستند و کشان بردند
این فاجعه طغیان بر حضرت معبود است
از لانه برون آمد شیطان به گمانی خام
پنداشت که این خانه آشفته و نابود است
کوشند به اطفای نور حق و میدانند
این سعی تقلایی بیحاصل و مردود است
هر شیعه آگاهی بی طاقت و جویای
خونخواهی آن بانو با مهدی موعود است
قلبی که شهودی یافت بر فاجعه آن شب
تا وقت ظهور او بی تاب و تب آلود است
ای صبر تو یاری کن کز غصه دل مهدی
در هیچ زمانی از این درد نیاسوده است
غبار دستگاه حسینی - #مهدی_رستگاری
چهاردهم آذر سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیستم جمادی الاول ۱۴۴۵ هجری قمری
غزل سرایی گروه ادبی《ادیبانه》
دفتر شعر شیدایی
۶۴۴
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 آذر 1402 21:26