معرفت آموز ما...، در محفلِ ما زندگی ست
از برایم آن سراپا شور و غوغا، زندگی ست
بی نهایت هست دنیا... ، هرکسی دنیای خود
می شناسد...، این شناسایی زدنیا زندگی ست
ای قوی بشنو سخن...، شـاید خدا گوید تو را
دستگیری زانکه افتاده ست ازپا، زندگی ست
گر نباشد درد ...، لذت کی بود در زندگی؟
پنجه ها بر پنجه، با درد و بلایا...، زندگی ست
بس معما حل نمودم... ، آنچه حل هرگز نشد
در جهان لحظه هایم ...،آن معما زندگی ست
نیست این دنیا.... یقین پایانِ راهِ زنـدگی
بعد از این دنیا، بسی دنیا که دنیا زندگی ست
از دل زیبا پرستم...، بشنوید این نکته را
یک نفس دیدارِ آن طنـاز زیبا...زندگی ست
تا به دیدارش که صبحم شام وشامم شد سحر
انتظارم تا طـلوع صبـح فردا...، زندگی ست
همچو نیلوفر...، به گِردِ بید مجنون، دلبری
پیکرش رقصیده بود وگفت اینجا زندگی ست
سرفرازِ دارهم روزی به من این نکـته گفت:
«تازه دانستم چسان در این بلندا زندگی ست!»
از سـکوتِ خلوتِ تنهـاییِ مردی غریب
خوانده ام بارِ دگر تنها که گویا زندگی ست
جنگ هم آمد سخن گوید به او گفتم:«خموش
زندگی با تو نشاید، بی تو امّا زندگی ست»
مهــرورزی....، "طارقا" دارد تمنــا زنـدگی
پاسخ مثبت بر این شــوقِ تمنا... زندگی ست
می فروشـم، سـاغری از باده آورد و ســرود
دردرونِ قطره ی می، قـدرِ دریا زندگی ست
شـادی گیسـوی زیبای نگارم... روز و شب
نغمه های عاشقی سـازد دلم... تا زندگی ست
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
حمیدرضا عبدلی 22 فروردین 1395 16:36
با سلام استاد عزیز مثل همیشه عالی سروده اید موفق باشید
فاطمه خواجویی راد 22 فروردین 1395 19:03