«تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم»[1]
گاهی به دل نهاده و گاهی بغل کنم
کندوی واژه ی بوسه به دست و آن
از تو شبی رسد که لبالب عسل کنم؟
در کوچه باغ ما بنهی پا اگر به ناز
نازت به جان کشیده قُرُق آن محل کنم
منهای تو، یقین عددی ریز می شوم
با تو که عشق، بر همه ضرب المثل کنم
چشمت بود به جذر دو ابرو ، معادلات
حتا توان بوسه رسد بنده حل کنم
ارشادیان اگر بروند از محل ما
دل را قرارِ زلزله ای پر گسـل کنم
18خرداد 92
[1] مصرع از غلامرضا ظریفی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
طارق خراسانی 22 خرداد 1397 00:28
ویرایش
چشمت بود به جذر دو ابرو ، معادلات
گر بر توان بوسه رسد بنده حل کنم