3 Stars

پدر

ارسال شده در تاریخ : 29 آذر 1395 | شماره ثبت : H944441

پدر
وقتی پدر زخانه ی دنیا گذر کند
دارالبقا گزیند وآنجا سفر کند

وقتی زمان گریه و ماتم به سر رسد
وارث به هرچه که مانده نظر کند

گاهی غنی شود از آنچه می رسد
گاهی هوای ارث ازسربه درکند

ما را رسیده لغزشی از روز اولین
آن روزها که خواست شق القمر کند

پنداشت گندم کین اسم اعظم است
می خواست خدا شود و مفتخر کند

آمد که با خوردن آن دانه ی شرور
عرش از خدا بگیردو زیرو زبر کند

رسوایی پدر سحری را به شب کشد
آوازه ی پدر شب تاری سحر کند


آخر چه ماترکی بدتر از گنه
عالم زبار غمش دیده تَر کند

مائیم وچوب گناهی که اونخواند
باید ادای قضا را پسرکند

مارا زفضل تو حاصل چه بوده است
دیوان غربتی که غریبی زِ بَرکند

(مرتضی برخورداری)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 218 نفر 296 بار خواندند
مرتضی برخورداری (01 /10/ 1395)   | فاطمه اکرمی (03 /10/ 1395)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


نظر 2

  • فاطمه اکرمی   03 دی 1395 20:47

    وارث به هرچه که مانده نظرکند sad
    واقعا چقدر بده حیف sad

    سلام و درود
    زیبا و دلنشین بود
    نویسا باشید
    و همیشگی شاعرانه باد
    لحظه هایتان rose rose rose rose rose

  • مرتضی برخورداری   05 دی 1395 13:07

    سلام خانم اکرمی ممنون rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا