( عاشق ترین زائر )
شکرگویم باز گشتـم ، دیـده بگشـا ای بـرادر
زائـرم بـر آستانـت ، پـورِ زهـرا ای بــــرادر
اَربعینـت را نمـُردَم ، دیـده ام الحمـــــدُلِله
زارو خستـه با دلی پُر ، دیـده دریـا ای بـرادر
دشمنانت را نمودم ، خوارو بی اَرزش به خُطبه
گشته دوزخ شام و کوفه ، با سُخنها ای بـرادر
پس گرفتـم یادگـارِ ، مـادرم پیراهَنـــت را
پخش گشتـه در مزارَت ، عطرِ زَهرا ای بـرادر
باز گویـم از اسـارت ، بی پناهـی هایِ زینـب
گریـه هایِ بی صدایـم ، نیمه شبهـا ای بـرادر
چند روزی را چگونه ، تَرک کـردم جسم پاکـَت
نیم روزی پیـر گشتـم ، زار و تنهـا ای بـرادر
بعـد عباسـم گرفتـم ، پرچـمِ خونیـنِ لشکــر
این سفـر همـراه باشـد ، آلِ طاهـا ای بـرادر
درد و دل دارم برایت ، آمدم از شـام و کوفـه
گوشواره مَهد اصغر ، رفتـه یَغمـا ای بـرادر
شـرم دارم تـا بگویـم ، نازدانـه دختــرت را
گشته پرپر در خرابـه ، از ستـم ها ای بـرادر
صورتش نیلی چو مادر،کتف و پهلویش شکسته
دختـرت ماننـدِ مادر ، گشت زیبـا ای بـــرادر
نیمـه شبهـا در خرابـه ، صبـح کردم با رُقیـه
مـی گرفتـش او بهانـه ، بهـرِ بابا ای بــرادر
چشم بگشا کن نظاره ، بر مَرارَت های ساجد
شد جسـارت بر امـامِ ، کـانِ تقـوا ای بـرادر
صبرِ هر غم را توانم ، جُز اِهانـت های شامی
سنگ ها میزد به رٲست ، نزدِ سقـا ای بـرادر
خادمـی بر زائرانـت ، آرزو شد بـر (حبیبـت)
می نَهد بر دیده گانش ، خاکِ پاهـا ای بـرادر
.......حبیب رضائی رازلیقی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قالب غزل
وزن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
بحر رمل مثمن سالم
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
محمد جوکار 30 آبان 1395 23:06
درودها و آفرین ها بر شیفتگی و شوریدگی ات
حبیب رضایی رازلیقی 06 آذر 1395 21:50
سلام بر شما استادمحترم
از تاییدتان خرسندم
یا علی ع
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 01 آذر 1395 16:06
درودها بر شما
.
حبیب رضایی رازلیقی 13 آذر 1395 23:14
درودها استاد انصاری
ممنونم از تایید