وقتی دلم برای غزل تنگ می شود
دنیا به چشم من گل بی رنگ می شود
من مانده ام که اگر گل دهد دلم
آیا دوباره وارد یک جنگ می شود؟
در جنگ تن به تن که تویی روبروی من
چشمم دوباره با تو هماهنگ می شود؟
بر محور سکوت تو دارد نگاه من
مثل گذشته صاحب فرهنگ می شود
امشب برای آمدنت غرق آتشم
گاهی شراره موجب نیرنگ می شود
در من بمان که حس غزل را عوض کنیم
هرچند پای رفتنمان لنگ می شود
در معبد " پرستش " چشمت به سجده رفت
این دل که با سکوت تو دلتنگ می شود
پرستش مددی
۱۳۹۵.۰۴.۲۱
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5