3 Stars

از یاد رفته

ارسال شده در تاریخ : 17 آبان 1395 | شماره ثبت : H944241


چه آسان می‌ بُریم از هم
چه آسان می‌رویم از یاد یکدیگر...
چه بی پروا ، چه سنگین دل
چه راحت می‌بُریم از قامت احساس خوبان سر...

در این شبهایِ طولانی
و این چشمان خواب آلوده‌یِ بر هم
و این یخ بسته‌یِ تکرار روز و شب
چه راحت می‌شود بر سردی احساسمان بستر...

در آن هنگامه‌یِ دلگیر جانفرسایِ بارانی
که ابر غم کشیده چهره‌یِ مغموم خود در هم
چه خوشحالیم و مغرورانه می‌خندیم
عجب مستانه در سیلاب اشک یار می‌رقصیم

دریغا ؛
چون‌که نادانسته می‌گردیم خون
در چشم این گردون افسونگر...

تو ای جانا
به وقت غصّه‌ی بی حد
مگیر اینگونه گل در بر
حواست نیست پر پر می‌کنی گیسوی نیلوفر....

تو هم یارا
بیا و بر دل غمگین ما باد موافق باش
و خوش بنگر
که آرام و پیاپی می‌خورد هر برگ این دفتر...

و می‌دانم که روزی با غم و افسوس می‌گوئی
خداوندا...
چه راحت می بُریم از هم
چه آسان می‌رویم از یاد یکدیگر...

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 319 نفر 483 بار خواندند
محمد جوکار (18 /08/ 1395)   | حسن کریمی (18 /08/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (18 /08/ 1395)   | ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) (18 /08/ 1395)   | محمدرضا جعفری (23 /08/ 1395)   | محمد مولوی (26 /03/ 1399)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (18 /08/ 1395)  حسن کریمی (18 /08/ 1395)  حمیدرضا عبدلی (18 /08/ 1395)  
تعداد آرا :3


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا