3 Stars

عیدانه نود و هفت

ارسال شده در تاریخ : 25 اسفند 1396 | شماره ثبت : H946054


عید آمد و مسرور ترین شعر جهانم
چون آب روان از سر فواره جهانم

تا پرکشم از مستیِ مستانه‌ی این عید
سرسبزترین سبزه‌ی شاداب زمانم

آن قطره‌ی باران زلالم که معلّق
در تابش خورشید کنون رنگِ کمانم

آمیخته ی شادی و بهت و غم و تردید
آن ثانیه ی لحظه ی تحویل همانم

یک سال گذشت آمده یک سال دگر باز
در حسرت و امّید کنون پیر و جوانم

چون می گذرد نیک و بد گردش ایام
بد عهدیت ای دوست ندانم که ندانم

در موسم ابر و چمن و موقع بلبل
جانا من از این فاصله ها دل نگرانم

حالا که دم از ریختن و خانه تکانی است
از کینه و نفرت بتَکان روح و روانم

حوِّل به نگاهی دل عشاق جهان را
تا بار دگر زمزمه ی عشق بخوانم

بر احسن احوال بگردان شب هجران
تا صبح تر از صبح دل انگیز بمانم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 191 نفر 247 بار خواندند

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا