از عشق دلم به کنده کاری
بر چوب شده به یادگاری
انگار نشد که خوش نویسم
از قصه قلم ز یک خماری
.
ای یار بگو بخوان ز شعری
شیرین غزلی بزن کناری
مقصود دو سر پیاله با توست
ای عشق! مرا به گفته داری؟
.
"هرگز نرسد ماه بلندم"
بر شعر شما ،شما که یاری
باید بزنم دو شعر مقبول
سی پر ز پرنده از شماری
.
بر عکس تو من سرودم ای عشق
بر ساحل شعر شور آری
خواندی و نگفتی از دو فعلی
با مرهم عشق از چه باری؟
.
پیداست غمی به شادمانی
بر صفحه دلی ز شعر و ناری
از شعر تو من هزار گفتم
گویای توام به جمله جاری
.
من قصه ی یک تمیز آنی
تشخیص غزل شبی به زاری
محسوب نمی شود به جز عشق
هر چه که نویسی از هزاری
.
مغلوب شده به ضربه تکنیک
مشهور شده غزل قناری
سخت است دلی که برده از یار
محصور شود به ضرب تاری
.
غرق غزلی به شعر و ساحل
من گفت توام به جمله آری
.
سیده مریم جعفری
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5