در چاه ژرف تیرگی ها ، پرسایه و پر شاخ و برگند
پندارهای بی حجابی ، که از ازل درحال مرگند
از بیخ و بن می سوزد اما ، در نور سقم این بیابان
اندیشه های راستینی ، که زاده از نسل تگرگند
در پشت یک چندین و صد سال ، آغشتگی از خودنگاهی
دستی به جیب دیگری با ، عقلی لهیده در سیاهی
امروزه میلولند در هم ، اندیشه های پایمالی
با چهره های پاکدامن ، با لاف های بی گناهی
پندارهای خارپشتی ، از خار گل بیزار باشد
رفتار داورمنصبی در ، بین همه ابزار باشد
آئین آئینه شکستن ، آداب ترفیع و ترقیست
رسم اخوت پیشگی هم ، مذموم و دل آزار باشد
اینجا تمام آبرو با ، اموال و مسند شرح گردد
باید برای زیرکی هم ، صد حقه بازی طرح گردد
اینجا فساد دیگران را ، هرکس که آشکار گوید
آدم فروشی کرده باید ، محکوم ضرب و جرح گردد
چشمان تنگ مال داران ، در بندگاه تنگ دستیست
پندار کور بی نوایان ، در چنگ دیو بت پرستیست
انگار بر اسب مرادند ، بر دوش هرکس پا گذارند
این هم گمان هوشیاری ، در عمق خواب و وهم و مستیست
هرکس برای عمر بهتر ، چشمی به خون غیر دارد
پیش قدم های رونده ، سدی به طول (خیر) دارد
هرکس حجابی را برای ، محو پلشتی ها تنیده
یا یک نقابی از ظواهر ، با شکل پیر دیر دارد
دیگر برای جان فشانی ، خونی به رگ ها نیست اما
همواره قربانت شوم ها ، جاریست هرجا بر زبان ها
رسم دروغ و مکر و حیله ، در بین هر جمعی روال است
یعنی همه کوتولگانند ، اصحاب این دیوار حاشا
گویی همه در حال جنگند ، در عالم بیداری و خواب
هرکس دچار سبقتی از ، آن دیگری در مال و القاب
با تیزی فخر و تنعم ، یا با سلاح جاه و منصب
هرکس کسی را می کشد ، در افکار خود یا پای لبتاب
باید در این جنگ نهانی ، هرکس به فکر خویش باشد
ذاتن شبیه گرگ اما ، در هیئت یک میش باشد
در این نبرد خود نمائی ، حتی برای بذل و انفاق
ابزار جنجال و هیاهو ، باید که بیش از پیش باشد
باید به حال خود رها کرد ، جنگل نشینان رها را
دیگر دعا هم کارگر نیست ، این شیوه ی پرماجرا را
این هم عذاب آسمانیست ، از بی حجابی های افکار
دیگرخدا هم «لا یُغَیِّر» ، احوال این قوم خود…آ…را
(…إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ…«الرعد۱۱» …همانا خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند…«مکارم شیرازی»)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5