عشق داده بربهاران نقره پاشی شادشاد
خاطر بلبل قنا ری مژده ی فریاد داد
لاله آتش زد چمن راپیک بوسه یاد باد
دخت مهرش بازاز سرمای شب آزاد باد
گرتوباشی چون بهاران هررهی کوتاه راه
خنده هایی آفتابی دام زیبا باز ناز
قد کشیده آن نگاه سرو پرآواز راز
رقص خوشرویان پری خویان نگرشهناز ناز
درهوای تازه عیشی روح و تن را ساز باز
بهر شادی باز بیرون میزند از چاه شاه
اطلسی ها رازقی ها عاشقانه رام رام
زیرباران گرروی گو زیرکانه نام نام
تا که برگیری زحسرت عاقلانه کام کام
نوش جان بدت شرابی دلبرانه جام جام
درخیالم پاک میگردد زشبها گاه ماه
گلعذارن چون پرستوآتشی گلنار نار
شاد زی پروانه شو مستانه شو هشیاریار
زنده گردد این جهان زیبا شود دلدار زار
شکرکن یزدان به زیبایی دلت بیداردار
زاده ی شب در تباهی میکشددر راه آه
گشته دنیا یارزیبا رو رخی جان مست هست
باغ خواهی در سفرباشی گلستان هست مست
هرکه با مردم بهاری بودزدرمان رست جست
موج سایه های غم را عشق باران دست بست
راز گویدبا ستاره با شقایق ماه گاه
کوه و دریا باغ و صحرا نقش گلها رنگ رنگ
با نگاه شوق مستی نرم گردد سنگ سنگ
بی قراری ها به وصلش میزند دل چنگ چنگ
ابردرخواب و خیالی زرد جاری تنگ تنگ
گل درستی راستی خواهد زتو دلخواه خواه
#
پیــرآن نیســت که برسر بزند موی سپــید
هــــــر جوانی که به دل عشـــق ندارد پیــر است
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 2
میرعبدالله بدر ( قریشی) 06 امرداد 1396 14:25
درود ها
زیبا بود بزرگوار
برقرار باشید.
حامد رحمتی 11 امرداد 1396 08:53
با درود و احترام مهرفزون