3 Stars

بهار خسته ...

ارسال شده در تاریخ : 21 اسفند 1401 | شماره ثبت : H9424155

1
بهار خسته از شهر ریا رفت
سلام از غنچه لب های ما رفت
شبیه صاعقه با سرعت مرگ
ستم آمد جهنم شد خدا رفت
2
بهار خسته از شهر ریا رفت
شکوه خنده از لب های ما رفت
شبی در زیر نَعل اسب چنگیز
دعا مُرد و خدا از پیش ما رفت

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 43 نفر 65 بار خواندند
امیر عاجلو (24 /12/ 1401)   | کتایون رها (25 /12/ 1401)   | ابوالقاسم کریمی (25 /12/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (24 /12/ 1401)  کتایون رها (25 /12/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   24 اسفند 1401 10:13

    درود بر شما rose

  • کتایون رها   25 اسفند 1401 19:01

    سلامم را پذیرا باش rose
    استاد گرامی و شاعر مردمی حقیقت را چه زیبا و گویا
    بیان کرده ای rose
    شبی در زیر نَعل اسب چنگیز
    دعا مُرد و خدا از پیش ما رفت crying crying
    آری خدا هم از ناسپاسی و نمک نشناسی ما از پیش ما رفت
    آنگاه که پدران ما دستی که نانشان میداد را گاز گرفتند
    اینک پایی که لگدشان می کند باید ببوسند !!
    شاعر مردُمی تو میمانی و شعرت جاودانه خواهد شد rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا