یک فرد آدمی ، که خـدای جهان ندیـد
امیـد می دهـد و کنـد قطع آن امیـد
نام خـدا هـمیشه بُـوَد بـر زبان خـلق
در این جهان ، خدا بَـرِ فردی نشـد پدیـد
٭٭٭
بسیـار آدمـی زِ خودش نقشه ها کشیـد
امّا کجـا به صحّت آن نقشه هـا رسیـد
بسیـار آدمیـان بِکشیدنـد نقشه هـا
بسیار شد وخدا خط بُطلان بر همه کشیـد
٭٭٭
امـّا تـصوّر من این است بـهر درد
هـرکس اگـر به نزد خدایش گناه کـرد
از جُرم آن گنـاه که دردی دهـد به آن
آن را هـدایتش بـنماید ، به بـاز گـرد
٭٭٭
حرف پیامبری را کـی می توان برانداخت
این درک و فکر ما را بر یاد آخـر انداخت
آخـر بـرادر من ، نـتوان گریزی از مرگ
مرگ است فکر ما را بریاد مـحشر انداخت
٭٭٭
در کار و بار دنیا هر کس که کاردان شـد
از کار سخت دنیـا آخـر که ناتوان شـد
در کار زشت دنیـا هر قدر و پیش تر رفت
هرکاری آن بناکردکارش که واژگون شـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 04 اسفند 1400 10:48
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 06 اسفند 1400 08:00
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
محمد مولوی 05 اسفند 1400 15:03
درود برشما
حسن مصطفایی دهنوی 06 اسفند 1400 08:00
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید