باد نوروزی وزید ، ای یاوران عید آمده
وقت ناز و نـوش ما شد ، فرصت از دستت مده
موسم عید است و وقت شادی و مِـی خوردن است
ساقـی سیمیـن عـذاری آمـده در میکده
٭٭٭
شیرین جهـان در نظرت جلوه نماید
ناکام به خاکت بـسپارند چو فـرهاد
بر خود مـشو غـره ، تو ای سرو سر افراز
باکش نَـبُود خاک خورد سرو چه شـمشاد
٭٭٭
حسن دوباره گفتم ات ، به راه دین حق بکوش
غلام دین حق بـشو ، لباس معرفت بـپوش
به راه شیطنت مـرو ، غلام شیطنت مشو
صفـای دین حق بـبین ، لباس عافیـت بـپوش
٭٭٭
حسن این نکته شعرت ، به حقیقت که نکوست
نیک و مرغوب تر آمد بـَرِ هر دشمن و دوست
تو که با مردم دنیا همه ات صلح و صفا است
هر که با صلح و صفا نیست ، یقیناً که عدوست
٭٭٭
حسن این مُردن تو فاقد عیش و طرب است
شعر نیکوی تو کـی فاقد علم و ادب است
مرگ ناخواستـه گـر عمر تو فانی نـکند
حرف پـُر فیض تو در ملت دانـا به لب است
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 23 فروردین 1402 13:21
حسن مصطفایی دهنوی 05 اردیبهشت 1402 06:55
درودها استاد گرانقدر
تشکر از لطف شما