من که از نیکو صفاتی نزد مردم رو سپیدم
عیب خود را گر بدیدم عیب مردم را ندیدم
عیب جوییها زِ مردم هر قدر افزوده تر شد
عیبی ازخودگربدیدم من لب خود راگزیدم
٭٭٭
من آن فـرمـانـبـــر امــر تـو هستــم
کمـــر در خـدمــت حکـم تـو بـستـــم
بـه من آن امـــر ونـهی ات لازم آمـــد
به راه امــر و نهی ات رهــرو هـستـــم
٭٭٭
خداونــدا ، مـن آن بـیـچـاره هـسـتــم
دگــر کـاری نـمـی آیــد زِ دسـتـــم
تـو بـتـوانـــی بـه مـن یـاری نـمـودن
تو نـنمایـی مـگـر مـن کـافـر هـسـتـــم
٭٭٭
این نکته ای زِ دولت افراد خود سر است
افـراد دولتـی بـه هـر آنقـدر ماهـر است
حکم هــزار جانبـه کـی می تـوان کنــد
حکمش کجـا مطابق حکم داور است
٭٭٭
هرحکم غیرحکم حق، یقیناً که باطل است
حکّام غیر حق ، به همان حکم مایل است
هـر فـرد ناتوان ، نـشود قاتل کـســـی
حکم تـوانگر است که ماننـد قاتل است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 خرداد 1401 11:54
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 23 خرداد 1401 06:23
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین