پاکی و حُسن خـدا داده ،اگر نیست به زن
سـر برهنـه به سـر کوچه و بازار به هیچ
آبـرومندی زن عفـت و پاکـی بُوَدش
زیور و زینت و دست بند گلنار ، به هیچ
٭٭٭
چشمه ی ذوق زن است، مرد بَـرَد در خطا
می کندش اتصال ، رُقعـه همان هر دو تا
می نگرن ذوق خود،بی خبر از حکم حق
وای بر آن مرد و زن ،گر به تمامین خطا
٭٭٭
چاشنی تحریک مرد ،عشوه چشم زن است
گر نبود با نگاه ،فعل خطا کردن است
مرد و زن به یک نگاه ،گر به هم آویختند
آتش سوزنده ای ،بر همه ی میهن است
٭٭٭
مایه عشق و فساد ،منشاء ذوق زن است
ذوق ،زن و مرد را رو به هم آوردن است
مرد هوسباز گیج ،بی خبر از حکم حق
حکم که نشناخته ، طوق زنش گردن است
٭٭٭
هرکه برخال وخط وغمزه زن،خوش بین است
آن سبک مغزبُـوَد ، بی خرد وتمکین است
حالت عیش به زن را ، کس اگر تجربه کرد
عقربی می بُوَد آن،می گزد و شیرین است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 15 اردیبهشت 1402 12:40
!درود
حسن مصطفایی دهنوی 17 اردیبهشت 1402 06:31
درود ها
لطف دارید