تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
یاسر قادری

بی مهابا بزن ساز که زخمه ی ساز توام خط به خط بخوان مرا،ارتعاش آواز توام ید بیضا داری و من به تور تو،بد گرفتارم تو موسی و من عمری اسیر اعجاز توام پر بکش ، پرواز کن در خیال و باور من تو همیشه در اوجی...

ادامه شعر
افسانه نجفی

آمد و در کمالِ ذوق؛در خلوتم خیره شد عاقبت اما،چشم های روشن ش تیره شد! بی بهانه رفت!غم یکسره برجهانم چیره شد...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

بنام خدا یاندی جسمیم آتشِ عشقینده درمان ایسته رم جانیمی آلدون آپاردون آیری بیر جان ایسته رم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ مهریله دوستاغه سالدون قالمیشام ویلان پری زلفون ایله چک سورونسین جسمِ بی جان ایسته رم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ لطفیله...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

صداے تو عطرے عجیب دارد بوے عشق مے دهد در عصر تابستان خیال مرا گیج مے کند، چون پروانه اے در باد، بلند صدایم کن بگذار شهر را عطر تو بگیرد و نام من، را مردم از زبان تو بشنوند بگذار بوے عشق عصر تابس...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف جمع دلنشین آنان که با لطافت عشق آشنا شدند در این جهان ز خوی بهیمی رها شدند جانمایه تحول عالم شدند چون در کوره های سوزش جان کیمیا شدند در بی نشانی خود و دور از ریا و ننگ ذوب لهیب بوته مه...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف رباعی شماره ۰۱ کام دل آن روز که غرق چشمه جان بودم مست از نگه حضرت جانان بودم صد بوسه زندگی و یک بوسه مرگ می دادم و گرم درد و درمان بودم #مهدی_رستگاری بیست و هشتم اردیبهشت سال یکهزار و...

ادامه شعر
افسانه نجفی

تو مرد ماجرا نیستی؛ تو قلب ِ قصه ای! وای اگر لحظه ای ز تردید،بایستی...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

دیر آمده ایی یار عاشقانه هایت و گُلِ سرخی که آوَردِه ای پَرپَر کن بِسپار به گورِ خاطراتمان. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
امین مقدس

<<بالانِ بی‌گرگ>> وقتی نباشی بوی بارانم نمی‌آید شبنم به دیدارِ گلستانم نمی آید پُر می‌شوم از دردِ فصلِ زردِ بی‌بارش کوهم که سبزه روی دامانم نمی‌آید آرام، اقیانوسِ جانم می‌شود وقتی پیشِ...

ادامه شعر
محمد مولوی

تشنج: وقتی به تو فکر می کنم تشنج می کنم احساس می کنم روی سرم مورچه ای راه می رود دست هایم کرخت می شوند پا هایم بی قرار می شوند پلک هایم را می بندم وقتی که باز می کنم ستاره ها در روشنایی روز دور...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف حسرت عشق بندی از سلسله عشق به پایم کردی بعد از آن با دل بیمار رهایم کردی پر کشیدم سویت آن گاه که با یک نظرت در گذرگاه خود از دور صدایم کردی لحظه ای روی تو را دیدم و مدهوش شدم روح وار از...

ادامه شعر
حسن سهرابی

دل در قفس و تن پَرِ پرواز ندارد این حافظه بی تو که دگر راز ندارد در جنگ میان من و چشمان سیاهت این لشگر بی خاطره سرباز ندارد ....................... حسن سهرابی ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

کرم شبتاب سوسو میزند راهم را به بیراهه میکشاند آن نور. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
افسانه نجفی

_هیس ...آرام بخندید!!! عزیز من ؛پدر ندارد... بغض؛ خانه زاد ِسینه اش شده اما؛ خدا هم ، خبر ندارد! برای تسکین دردهایش هیچ بوسه ای اثر ندارد برای کمتر آزار دیدنش کمی معرفت،ضرر ندارد بذر عشق،در دلِ زمستا...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

بی تو اشکی رویِ گونه سرازیر شد دلی شکست آینه ترک خورد پاره شد عکسِ خاطره ها. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
محمد جواد علی نژاد

دل در نگاهش دارم یارا چشم در خال سیاهش دارم یارا مبهوت ومس چشم در نگاهش دارم یارا هجرا ن ز انتظار ش دارم یارا یارمن گیسوی سیه داشت ابروانی کشیدو قدی ریم...

ادامه شعر
یاسر قادری

غرق تماشای توام ، صورت مه جبین تو ترکیب عاشقانه ایست،چهره ی نازنین تو سرو و سنبل و سمن،جمله به صف شوند هوش میبرد ز سر ، آن عطر دلنشین تو باد و آتشی مرا، کی در آغوش بگیرمت؟ شعله ی آتش توام و آن نغم...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«درمان درد» درد دلم به غیر تو درمان نمی شود راز دلم به پیش تو پنهان نمی شود هر دَم کنار من تو نشستی ندیدمت دیدی دل مرا که مسلمان نمی شود باران رحمتت چو نبارد به این خزان باغ خزان دل که گلستان...

ادامه شعر
احمد  عرشی

زمانی شب فرا می رسد که خورشید غروب می‌کند لب بام خانه تو دیگر نوری نیست جز روی ماه تو دیگر نسیمی نیست جز نفس های تو ای کاش شاپرکی بودم تا صبح گرد چراغ اتاقت می گشتم تا در سپیده دم مرا پای گلدان اطلسی ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_او رفت! بی من... _دیدم ای وای ز دست ِ آه من؛ هیچ کار،بر نمی آید! _بروی سنگ قبرم ؛ حک کنید:اَهلی عشق... _اما،چه سود؟!...یار من؛ بر مزارم ،هم نمی آید! _بسوز ای دل!بمیر... که دلدارت، حتی دم ِ رفتن؛ به د...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا