دل در نگاهش دارم یارا
چشم در خال سیاهش دارم یارا
مبهوت ومس چشم در نگاهش دارم یارا
هجرا ن ز انتظار ش دارم یارا
یارمن گیسوی سیه داشت
ابروانی کشیدو قدی ریما داشت
حیف فلک برد عشقم ز سرش
همی عقل ودلم ز سرش
ندانستم این پول چه ها کردمارا
برد تجمل عشق ماو دلسیه کرد مارا
یار به افیون توده ها گرویست
دل شکست وبا خود دنیایی گرویست
ما که پول نداشتیم خوشحالش کنیم
خوش بحال خوشش که خوشحالش کنیم
ما که خار بودیم گلها به فدایش
بچه ندار بودیم دارا به فدایش
زین زینت دنیا فقط قلبم سرمایه ام بود
جرعه ی دل عشق امینم سرمایه ام بود
بزن بر رطل فلکا که سرمایه فقط پول است...
عشق را افیون دیده مایه ی جور است
چشم خود بستم که دگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش......
ندای آرام قلبم برایش کندشد
با رفتنش تپ تاپ دلم تند شد
دلم شکست وخون شد
افسوس یارم مغبون شد
اخ از دست این نفسهای دلگیر ...
اخ از این همه افسوس غمگیر ....
حیف از روزگارجوانی که باید پی میل اغیار گردد تباهی
حیف ازفطرت پاک عشق که با افزون طلبی گردد مایه ی تباهی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 بهمن 1402 11:17
سلام ودرود
محمود فتحی 06 بهمن 1402 10:57
درود گرامی مواید باشید