انتقام از خود زندگی من بازی رولت روسی بود از بخت بد من گلوله اش مشقی بود #محمد_مولوی

هر چه می بینی درین دریا ز عشق گر چه بی حد و قیاس است این سخن ایمل حکیمی AimalHakemi

هزاران عبادت کرده ایم در عبادتگاه حق تو با یک نگاه کافریت ما را گمراه میکنی ایمل حکیمی

تا به کابل بجویمت من و ز لب پروان بگویمت من ایمل حکیمی AimalHakemi

چشم ما هر دم به نور روی او بیند به خواب دیده بینا کجا بیند چو ما بیدار نیست ایمل حکیمی

گفتم به دَرَک اما ، دَردَم دو برابر شد

جاده آن دَم که تو را از من ربود جانِ زندگی زِ جسمم پَر گشود (به یادِ تمامِ وجودم که دیگر رویِ این زمین نیست؛ بابا)...

به نامِ نامیِ پدر???? و بی مِهرترین مِهرِ تقویم؛ جانم را تا همیشه از من ستاند.???? غروبِ غمبارِ دهمین روز از ماهِ نامهربانِ مهرِ یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی....

زین چرخه تدبیر بجز درد ندیدیم در هاله تزویر دگر مرد ندیدیم از این همه تفسیر خداوند رمیدیم با این همه تکفیر بجز مرگ ندیدیم تهران حسن_سهرابی sohrabipoem sohrabi_hassan...

روزی که تو فرمان دهی جان را فدایت می کنم...... این پیکر آزرده را فانوس راهت می کنم حسن_سهرابی sohrabipoem sohrabi_hassan

****** زندگانی اگر چارچوب محکمی داشت اینچنین بر سر ساکنانش آور نمی شد #محمد_مولوی

دلداده طوفان، نهراسد ز نسیمی که سُراید ،غزلش را نفس باد صبایی

ای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای برایم از ایوانِ نگاهت شعر بخوان

دریغا دریغا که خنده بر لبان من بیهوده می آید حال آن که صورتم از سیرتم خبر ندارد! #محمد_مولوی #شعر_ایران

تشبیه گاو نری بودم قوی و سریع و عصیانگر... اکنون شدم بره ای رام و سر بزیر و سر در آخور ! #محمد_مولوی

سربارها را حضرت آن شب یک به یک رد کرد شوخی گرفتی؟کربلا سردار می خواهد

باران زند بر خانه‌ات بر خانه‌ی بارانی‌ات آتش زند بر جان من از شعله‌ی پنهانی‌ات

این قدر شکوه و گلایه نبر پیش این و آن من بی دلیل و بی بهانه تو را دوست دارمت

بنام خدا 《 عُمر گُل 》 ( ۱ ) بماندم در عجب از خلقت تو چرا کوتاه باشد عُمرَت ای گل ( ۲ ) عزیزان برایم همه چون گُلید الهی ! مباد عُمرِتان ، عمرِ گُل ( ۳ ) به دنیا ، آرزو دارم ، کنارم بمانی گل، ولی...

ما امشب شاهدان این بزم که در حیرتیم ندانیم چه شد و چه خواهد شد این سپیده دم #محمد_مولوی